وقتي آقاي مظفري مدير كل روابط عمومي شد خيلي ها فكر مي كردند ايشان خيلي قوي عمل مي كنند ولي ظاهرا" نه اخبار و اطلاعات معمول از استانداري به مردم ميدهند و نه اطلاعات درست و حسابي مردم را به استانداري.

الهم اشغل الظالمین بالظالمین

سلام اقای صادقی دست را از یشت خواندیم

آه اگر آزادی سرودی می خواند ،کوچک
همچون گلوگاه پرنده ای
هیچ کجا
دیواری فروریخته بر جا نمی ماند

سلام یک سوال از ریس ستاد سابق دکتر حسن روحانی درمازندران ربیع فلاح جلودار کل دوستان ستادی وهواداران در سطح مازندران که نقش اساسی داشتن از ریس ومسولین شهرستانی واستانی هر چه بودن وهمه انها راشما احکام مسولیت صادر کردی وکردند . کار ندارم ولی خدای اکر فردابخواهی همین دوستان در یک جا دعوت کنی خدای چندنفر به دعوت شمالبیک خواهند کفت ترا به دین محمد ص قسم ازانکشتان دست تجاوز نخواهد کرد مشکل از کجاست یاسخ بده صادقانه به دوستان خودت نه به مردم

سلام ما املیها تشکر می کنیم از مدیرمحترم جناب صادقی به مسله خوب اشاره کرده که استاندارنماینده دولت دریک استان مقابل یک نماینده شهر چنان ضعیف عمل کرده که سه کزینه فرماندارشهر امل به اوییشنهاد می دهدمی کوید به استاندارمازندران در امل این سه کذینه اش خاله است بخوری یاته نخوی یاته اقای یوسفیان اجازه به فلاح استاندار نمی دهد در امل یک نیرو راجابجا کنند.واقعا برای دولت روحانی خجالت دارد . که یک استاندارش بدو ن اجازه نماینده شهر حق خوردن یک لیوان اب را در شهر امل ندارد چه رسد به اینکه در شهر اذل ونصب فرماندار انجام دهند.این مشکل ریشه در چیست.باید این مسله ریشه یابی شود. نکند حق با یوسفبان باشد.اقایان رطب خورده باشند.اکرچنین باشد.دولت روحانی در مازندران نسبت به انتخاب استانداربایدتجدید نظر کند. چو درشعار انتخاباتی اش به مردم وعده دولت راستکویان و یاک دستان را داده بود.اکرغیر ازاین باشد.کوتا امدن درمقابل یک نمایند مشکوک برانکیز است.دولتیان سر را زیر برف نکنید بعد بکویید مردم نمی فهمند .مردم تمام مسایل را می فهمند وان را رصد می کنند .صادقی ترا به قران این کامند را چاب کن

سلام من در تعجب دکتر روحانی هستم .و .ان روزی که دسته کلید را با لا برد و عنوان کرد.که کلید تدبیر وامید در دستان من است .حالا این تصوردربین مردم به وجود امده که کلید اصلی را از دستش کرفتن . وکلید بی تدبیری دولت کذشته رابجای ان به اوداده اند. .با این مدیران ضعیف فعلی وجابجای نیروی سینه چاک احمدی نزاد درادارات ومدیریت وفرمانداریها وبخشدارها مردم راخسته ومایوس و ناامید کرده .می کویند صدرحمت به احمدی نزاد/که قاطعیت داشت...

به دور از هرگونه جانبداري سياسي بايد گفت هنوز روحيه كار و تلاش در اين دولت شكل نگرفته است.
انشاالله با كمك همه گروهها اين شرايط ايجاد گردد و با كمك كردن به دولت در رشد جامعه سهيم باشيم

این درد و دل مختص اصلاح طلبیون و اعتدالیون هست خواهش می کنم اصولگراها خودشونو دخالت ندن بی زحمت که فک کنن بخوان از آب به ظاهرگل آلود ماهی بگیرن!!!

• علیپاسخ به این دیدگاه 0 1
  سه شنبه 14 مرداد 1393-13:49

  آقای منطق، استان مازندران فقط مال اصلاح طلبان نیست!!! شما نیامده دارید حق مردم را میخورید؟؟

از اول هم باتمي كه اين امام زاده شفاده ندنه...

با سپاس بیکران از نگاه دوراندیشانه و دردمندانه دوست فرهیخته و فرهنگبان،جناب صادقی گرامی،گویا هنوز کارگزاران کابینه 24خرداد در این سامان خفته،خسته،درمانده وگرفتار ندانم کاری و سازشکاری بی اندازه شده اند ونه گوش شنوا ونه چشم بیدار داشته و درون بیدارشان ناروشن و پاسخگو نیستند و می خواهند تنهاتماشاگر و گاهی بازیگر ماهری برای بازی در زمین بازنده های آوردگاه 24خرداد باشند و اعتدال را به انفعال و تعامل را به تداخل و اصلاح را به اتلاف بنشانند!در این مصیبت باید به قول شاعر بلند آوازه ایران گفت :جای آن است که خون موج زند در دل لعل-زین تغابن که خزف می شککند بازارش!

بهتر از به جاي اينكه دوستان در انديشه يارگيري براي خود باشند به فكر اداره استان بحران زده مازندران باشند. صبر مردم هم حدي دارد...دوستان صلاح خواه به فكر عزل كردن فرمانداري كه هنوز فرماني ندارد هستند. از اين همه بازي درس نگرفتند؟ واقعا خسته ايم و واقعا به دولت تدبير اميد بسته‌ايم! مايوس مان نكنيد!

با تشکر صمیمانه از برادر ارجمندم جناب آقای صادقی که چون همیشه دردمندانه ومسئولانه در راستای رسالت رسانه ای ، نقد و نظر خود را به مدیران ارشد استان و دیگر مسئولان فرهنگی یادآور می شود .
جامعه شناسان و اندیشمندان بر این اعتقاد هستند که جامعه ای به سمت توسعه و پیشرفت می رود که تعدد نشریات و رسانه های مستقل و منتقد را پذیرا باشد .
امروز چون آفتاب روشن است که آزادی مطبوعات و بر صدر نشاندن اهالی فکر و فرهنگ و هنر و اندیشه ، وبویژه اصحاب رسانه و آنانی که رسالت آگاهی بخشی دارند ، ونیز رها شدن از قید و بندها و چشم پوشی شجاعانه از سانسور که در حقیقت قبرستان اندیشه و اندیشه ورزان است از شرایط مهم و اساسی مردم سالاری و یک نظام دموکراتیک است .
آنچه دموکراسی را معنا و مفهوم می بخشد آزادی اندیشه ، بیان و مطبوعات است . دسترسی به اطلاعات را اکسیژن دموکراسی نام نهادند و شفافیت و علنیت از پایه های اساسی آن به شمار می آید .
مردم باید از تصمیماتی که توسط صاحبان قدرت و حکومت ها اتخاذ می شود باخبر گردند.
پنهان کاری ، دشمن دموکراسی است . پنهان کاری و بی خبر گذاشتن مردم از اخبار و تصمیم گیری های مهم ، بی اعتمادی را در مردم ایجاد می کند و رفتار خردمندانه را در آنان کاهش می دهد . در چنین شرایطی ، شهروندان درباره حقایق امور پرس و جو نمی کنند . هر چه حقایق و واقعیت ها از مردم پنهان شود مشارکت عمومی شهروندان رو به تباهی و اضمحلال خواهد رفت .
و چه زیبا گفت مارتین لوترکینگ رهبرسیاهپوست جنبش حقوق مدنی : " هیچ چیز خطرناک تر از این نیست که جامعه ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند . مردمی که حس می کنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت می کنند " .

درود بر جناب صادقی. من و امثال من هم از این کندی و ترس موهوم نماینده دولت اعتدال در استان مازندران خسته ایم و نای حرف زدن برایمان نمانده است.

چی بگم والله! همینه دیگه!

شکوه ها از مدیریت استان از عالی تا دانی وجود دارد و متاسفانه افرادی با این موضوع صرفاً سیاسی برخورد می کنند و واقعیت ها را در گرد و غبار طرفداری های سیاسی گم می کنند.
عنصر حقیقت به شدت مظلوم است و گزینه های مورد استفاده برای معاومنت ها در استانداری به شدت معیوب و بسیاری از عیوب و ناتوانی ها در ذیل شعارها و در پشت سوابق گم می شوند.
یکی از این استفاده های نابجا استفاده از واژه "مدیریت جهادی" است که به شکلی بسیار سطحی و برای استفاده های تبلیغاتی بر روی آن کار شده و معاونتی که درگیر با مدیریت جهادی شده خود با وجود سابقه کار در جهاد اصلاً اعتقادی به نوع مدیریت جهادی تعریف شده توسط رهبری ندارد. تیپ جهادی ها و تفکر جهادی در جهاد نیروهای خاصی از جهاد را داشت که با این قشر و تفکرشان به هیچ وجه سازگاری نداشت. فرمالیته کردن مدیریت جهادی کاری بسیار ضربه زننده به افکار و اندیشه های جهادی است و خلاصه کردن آن در قالب یک منشور که بسیاری از نظرات تعمداً شنیده نمی شوند، ظلم به افکار و اندیشه های جهادی است. گلایه سردبیر هم حق است و هم ناحق. بالاخره حاکمیت دیدگاهی و گروه گرایانه اینگونه تبعات را نیز دارد که نافی حاکمیت ارزش ها و ارزشمندها در امور مدیریتی است. هر که با من بود مدیر خواهد بود و هر کس با من نبود باید صحنه را ترک کند اصل تخریبی است که متاسفانه در تمام دولت ها بکار گرفته شده است.

جناب مظفري که از صراحت لهجه و توان گفتمان بالايي برخوردار هستند والحمدلله در روابط عمومي استانداري هم مشغولند.مشکل فقط در نبود سخنگوي استان وعدم توانايي شخص جناب استاندار در گفتمان وارتباط في ما بين رسانه ها اعم از نوشتاري وتصويري و صدا وسيما است

• علیزادهپاسخ به این دیدگاه 1 1
  دوشنبه 13 مرداد 1393-8:48

  بی توجهی دستگاه روابط عمومی حتی نقد دوستان را نیز به دنبال داشته. آیا این روند اصلاح می شود؟

  • پاسخ به این دیدگاه
    پنجشنبه 16 مرداد 1393-1:12

    بزنید و استان را تکه پاره کنید
    این نه اصلاح است و اعتدال
    به نظرم از اصولگرایی هم مفرط تر است