امکانی فراهم شود تا دوستان گرد هم بیایند در محیطی آرام و صلح آمیز و در حضور کارشناسان و خبرنگاران مطبوعات به این مطلب حیاتی پرداخته شود . جناب آقای اسلامی بهتر است مثل همیشه متکلم وحده نباشند ، با به کارگیری امکانات که در اختیار دارند در گفتگورا باز کنند .تا به قول ما مازندرانی ها از " تِه کلا ه مِه کلاه " دولت در موضوع آب جلوگیری شود .

در پاسخ به خرده گیریِ همدیارِ گرانسنگِ من جنابِ جویباری ، ضمن پرهیز از خروجِ از بحثِ اصلی ، اولاً سپاسگزارِ مراحمِ حضرتشان هستم که بی مایه ی مرا به نخیلِ اعتبار بردند ؛ من و ذیحضوریِ حلقه ی مفاخر...؟
در ثانی ، باید از شرمندگی ام بگویم که این بنده نیز سر از اعتراضِ این گرامی جان در نیاورد که انگار التفاتی به آنچه در وجیزِ مجمل ام آمد نداشتند که ضمنِ باور به اعتراض و نفی انفعال ، راه طرح آن را به آگاهی از پشتِ پرده ی چنین تصمیمات ( اخّاذی از تجن) و راه اعتراض را از مبادیِ مربوطه دانستم . بنده حتّی عرض کردم که باید به تحسینِ اعتراضاتی ازین دست قیام کرد اما این نیز گفتم که به این بهانه ، از دیوارِ اخلاق بالا نرویم - و یعنی نگوییم ( سمنانی حیا کن - تجن را رها کن....) - سمنانی محترم فقط مطالبه آب میکند و نقشی در طریقِ اجابتِ درخواست اش ندارد - و آنچه بدین شباهت به قلمها رفت و در همان کمپینی آمد که از قضا و به وهله نخست ، بنده هم در کنار اساتیدم چونان دکتر اسلامی و دکتر رمضانی اعلامِ حضور کردم !
فرمودند که آیا قصدم به آموزشِ درسِ اخلاق است ...؟
بنده ی کمترین ، تا به هنوزم نوآموزِ حضورِ اکابرِ میانه هستم و سر به تلّمذِ محضر و مکتبشان دارم - من و آموزگاری ؟ ولی به تاکید عرض میکنم که هرگز در پایبندی اخلاقی ام به مباحث ، خللی وارد نشد و همچنان اعتقاد دارم ورودِ خلط به بحثهای اینچنینی ، به یک معنی ، سعی به خروجِ آن از دایره منطق است و پاسخگویانِ ما را بسیار خوش میاید که چنین کنیم و چنان شود - آنگونه که جنابِ استاندارِ مازندران اعتراضِ منطقی و معقولِ ما را جنجالِ فضای مجازی تعبیر کردند !!
چرا برداشتِ حضرتِ جویباریِ ارجمند و عزیز از اظهار نظرِ نگارنده ی حقیر این بود که خواسته ام مازندران هم بدل به( گاو شیرده سمنان) باشد ..!؟
بنده عرض کردم که اینگونه تصمیم گرفتن و شاخه ای از ساقه ی تجن بریدن و به درصدی از سهمیه ی آبی آن دست درازی کردن به قهر و جبرِ ستادی است و نه به سیاست و تدبیرِ آبدار خانه ی محلی که بقولِ ژرنالیستها ، سرشان به دیشلمه خودشان گرم است....! و وقتی چنین کردند و چنین شد ، آری همدیارِ فرهیخته ، ( خیرِ مردمِ مازندران) را نخواستند و ندیدند...!
ته جانِ دور

• رسول زارعپاسخ به این دیدگاه 0 1
  جمعه 27 مهر 1397-19:57

  نصف متنتو نفهمیدم
  ساده و روون حرفتو بزن ببینیم چی میگی
  ذیحضور؟!!!!!!!!!
  حلقه مفاخر؟!!!!!
  نخیل اعتبار؟!!!!!
  حضور اکابر میانه؟!!!!!
  اینجا همه دکترای ادبیات و ندارن که اینظوری حرف میزنی
  بجز خودنمایی چیز دیگه ای تو این طرز نگارش ندیدم
  
  
  
• جویباریپاسخ به این دیدگاه 3 1
  دوشنبه 11 تير 1397-11:26

  مایه مباهات و افتخار بنده است که استادی فرزانه و گرانقدر همچون جناب آقای کیوس گوران، نقد بنده را مورد توجه و دقت نظر خویش قرار دادند. بسیار و مدید دوستتان داشتم،حتی دیرینه تر از زمان آق مدیر، اما حالا رخنه در دل و جانم نمودی، بی سبب نیست که نامتان به بزرگی و بزرگواری ساری و جاری است. حق با شماست جایی از نقد بنده اشاره به مطلب شما نداشت (لطفا بگذارید به حساب عطش و عصبیت ناشی از بی توجهی به مردمام دیار عزیزم، مازندران) که بابت آن از شما عذر میخواهم. اما همه ی امید امثال بنده اینست که صاحبان سخن، قلم و قدرت نگذارند که مازندران به مثابه زنبور کارگری برای کندوی سمنان و امثالهم باشد. با سپاس مجدد، از دوستداران شما،

به ستایشِ دلهای نگران که چنین به تب و تاب اند و امورِ ناروا را بر دیارِ معصومِ خود بر نمی تابند باید قیام به تحسین و تکریم کرد و پرهیز داشت از تفاسیرِ نا زیبا - آنگونه که به واگویه از جنابِ استاندار نقل میکنند که اعتراضاتِ مردمی را ( جنجالِ فضای مجازی) تعبیر فرمودند!
ایضاً یادمان باشد که اگر مسئولینِ ارشد و ارفع کشور، تکلیفِ تامینِ آبِ سمنان را ، اینگونه روشن میکنند که دست به سهمیه آبِ مازندران برسانند، مردمِ خوبِ سمنان دستی و نقشی در این ( دست درازی) ندارندو نباید به بهانه راه اندازی کمپین ، از دیوارِ اخلاق بالا رفت و چنان گفت که گفته شد و دلم را بدرد آورد !
و اما اگر قصدی به اعتراض داریم - که حق داریم معترض باشیم - چرا با آگاهی از ژرفِ قضیه ، به مسئولینِ ( دَمِ دست) بند میکنیم که فرمان از مراجع متبوع میبرند ؟ آبِ منطقه ای مازندران اصلاً نقشی در محل یابی سد و رسالتی برای تامینِ آبِ سمنان ندارد ! حتّی میتوانم گفت که استاندارِ مازندران هم دلش برای مردم و محلِ تشنه سمنان نمیسوزد - بعنوان یک مسئول ذیربط نمیسوزد - ولی هم ایشانِ گرام و هم مدیرِ محترمِ آبِ منطقه ای مازندران میتوانند به مدافعه ، نظری داشته باشند و به دستگاههای متبوع خود اعلام نمایند اما در نهایت ، تصمیمِ مقتضی را همانانی میگیرند که به منطق و جبر و قهرِ سیاسی ، بازوانِ قوی تری داشته اند ...! مثلاً ، اگر نمایندگانِ پیگیر و مطالبه گرِ سمنان بهمراه استاندارِ همدلِ خود، دولت را - و در دولت ، وزارتِ نیرو را - مجاب که نه - مکلّف به دست درازی به آبِ سرشاخه تجنِ مازندرانی ها کردند ، نمایندگانِ مردمِ ساری اما با استاندارِ خود همصدا شدند و ( متاسفانه) با مدیرِ آبِ منطقه ای مازندران هم ، تا بگویند شش درصد آبِ ورودیِ تجن ، اگر نقصان پیدا کند ، تاثیری در آبدهی مطلوبِ تجن ندارد...!
نگارنده این سطور، به سال و سالیانی در مسئولیتِ بررسیِ آبهای سطحی مازندران ، تمامِ شاخه باریکِ ورودی به تجن را به چرتکه محاسباتِ هیدرولوژیکی می برد تا ببیند که بر مبنای آمار و احتمال ، طغیانهای دوره ای محتمل ، به چه مقدار و میزان اند تا ابنیه و مستحدثاتِ آبی بر پایه دلمایه واقعی تجن بنا گردد . با این تعریف ، اگر فی المثل طغیانِ بر مبنای احتمالِ دوره بیست و پنج ساله تجن در حوالیِ پلِ تجن معادلِ چهارصد و هشتاد مترِ مکعب بود ، این رقم با احتسابِ بده ( دبی) تمامِ شاخه های ورودی بدست میامد - و تجن نام میگرفت ! اکنون که میفرمایند فقط شش در صد از آن کم میشود - که حتماً درست میفرمایند - ما نمیتوانیم این رودخانه بزرگ را همچنان ( تجن) بنامیم - از سهمِ دبی او کم کردند و پس نامِ بزرگِ پیشین شایسته زلال اش نیست....!
و آیا میدانیم با همین در صدهای ( بظاهر) اندک، چند هکتار از اراضیِ آبخورِ تجنِ عزیزمان را می خشکانیم !
خُب ، ظاهراً پای لنگِ من از گلیمِ اذن من بیرون رفت و بسا که گزافه گفته ام اما همچنان این استدعا را دارم که به مضایقی ازین دست دقیقتر بنگریم تا متهم نشویم که غوغاسالاری میکنیم و در عین حال ، معضل و مضیق باقی به قوت خود شوند .

• جویباریپاسخ به این دیدگاه 2 2
  يکشنبه 3 تير 1397-9:34

  من درک درستی از حرفهای آقای گوران که از مفاخر و محبوبان سرزمین مادری ام هستن، ندارم.
  آیا گفته های ایشان آموزش درس اخلاق است؟
  آیا تاکید بر ماندن در جهل ما نسبت به رانت موجود در بین سمنانی ها است؟
  آیا ایشان نظر بر این دارند که مازندران هم به مثابه عربستان برای آمریکا، گاو شیرده سمنان باشد؟
  آیا منظور گرامیشان این است که با توجه به حاکمیت منطق و قانون در مدیریت اجرایی کشور که منشا تدبیر و امید نیز دارد، بپذیریم که تدبیر، منطق و قانون محض در این تصمیم وجود داشته و مصلحت و خیر مردم مازندران نیز در آن دیده شده است؟
  و یا ...
  با تشکر

...

من هم عضو کمپین "نه به احداث سد فینسک" هستم.

لطفا منتشرش کنید.

• جویباریپاسخ به این دیدگاه 0 2
  يکشنبه 3 تير 1397-9:25

  خودتون رو مسخره کنید...