3 مجموعه جدید شعر مازندرانی انتشار یافت
ایشکا(عشق) اثر مهران گلستانی ماچکپشتی، اسکیجه(هق هق) اثر مسعود بنیشیخالاسلامی و تکو(کارگر) سروده شعبانی زلیکانی تازهترین مجموعه های شعر مازندرانی است.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی: اهمیت زبان مادری تا آنجاست که یک روز به عنوان زبان مادری در جامعه بینالملل با این عنوان نامگذاری شده تا توجه اقشار مختلف به زبان مادری جلب شود.زبان مازندرانی از جمله زبانهایی است که در آستانه فراموشی است و شاعران با سرایش شعر مازندرانی به ماندگاری این زبان کمک میکنند.
ایشکا(عشق) اثر مهران گلستانی ماچکپشتی، اسکیجه(هقهق) اثر مسعود بنیشیخالاسلامی و تکو(کارگر) سروده شعبانی زلیکانی تازههای شعر مازندرانی است.
*اسکیجه
اسکیجه مجموعه شعرهای محلی مازندرانی است که توسط مسعود بنی شیخالاسلامی گردآوری شده است. در این کتاب حدود صد شعر از شاعران مازندرانی آمده است.
در بخشی از مقدمه این کتاب به قلم رضا سالاریان آمده است: اسکیجه، رنجهای مقدس فراموش شده مادران و پدرانمان، آن همه شادمانیهای ساده و از عمق جان که در هجوم جیغ ماشینها فرو نشست را یادآوری میکند.
با وجود این طیف چشمگیر شاعران بومیسرا، آیا نمیتوان امید داشت که زبان و سنتهای بومی را که به ورطه فراموشی و غبار سپرده شدهاند دیگر بار احیا کرد، آیا نمیتوان باور داشت که میتوان آب رفته ز جوی را به جوی بازگرداند.
این کتاب در سال ۹۸ در صد صفحه توسط انتشارات وارشوا به قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.
*تکو
تکو سروده شعبان زلیکانی (گلکار مازندرانی) است که ۲۱ سروده را در ۹۶ صفحه جای داده است.
تکو در زبان مازندرانی به معنای کارگر است، نام کتاب هم برگرفته از شعری به نام تکو است.
خدا ره شکر امه عاشقی سو دارنه هنو
هلی و سه دار تی تی بکو بو دارنه هنو
گل عمو بمرده بورده، ونه مزدیر ریکا
دوش سر نشونه بیل و بلو دارنه هنو
اسبه سفره ره روجا صوایی وه کانده وشا
مغ مغوی چشمه هم، زلال رو دارنه هنو
ونگ انه نال نال بن، من ته برارمی هنو
تیسا نون سفره وسته آبرو دارنه هنو...
اگه بورده گت بوا گرمه ونه نرم صدا
جت ازال، میل جونمرد تکو دارنه هنو...
خدا را شکر هنوز عاشقیم
هنوز شکوفه سیب و آلوچه عطر و بو دارد
گلعمو مرد و رفت، ولی پسر رشیدش
هنوز روی شانهاش بیل و کجبیل دارد
ستاره روجا سفره سفیدش را برای صبح میگشاید
هنوز چشمه "مغمغو" آب زلال دارد
تا کنار پله صدا میآید که هنوز من و تو برادریم
هنوز نان خالی روی سفره آبرو دارد...
اگر پدربزرگ از دنیا رفت، صدای گرم او به گوش میرسد
خیش گاوآهن، در آرزوی جوانمردی کارگر و پرتلاش است...
این کتاب توسط انتشارات هاوژین به قیمت ۱۸ هزار تومان منتشر شده است.
*ایشکا
ایشکا مجموعه دیگری از تازههای شعر مازندران است.
مهران گلستانی درباره واژه "ایشکا" گفت: ایشکا ریشه در زبان کهن ایرانی دارد و سپس به ایشک و اشک در زبان پهلوی تغییر کرده است.
وی با اشاره به مفهوم عشق از واژه ایشکا، تصریح کرد: ایشکا در مفهومی دیگر به معنای بیشه و جای سرسبز است.
مجموعه ایشکا به زبان تپوری سروده شده و در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است: ماچکپشت روستایی در ساری است که مردم آن گویش یگانه و ویژه در زبان مازندرانی دارند، به کار بردن واژههای ناب که هنوز در این روستا زنده و روان است و سراینده مجموعه ایشکا از این واژگان و گویش در اشعار خود بهره برده است.
آ خار ایشکا برو
آخ اگر ته اییمی
اتتا دلسو نمرده
اتتا تلاجی چم نکته
اتتا گریز هم مه میره په نموندسسه
تا ته سرین هاکرده بال سر جه
سیوایی، مه هر کش بززوان اندا
برو آ مه دتا بکوشت بر ره سو دینگن ای
امه روگا
سز سناری جار دله
پروک هچی دل توم اشمار سر
شه کشه دوسسی ره بوش
مه ره شه ورم اشش جه
شه دلوشا خجیر خونش جه
خاهون آ شه اسپه بال بک بود جه تیار هاکن
برو
آ خار ایشکا برو.
(بیا ای ایشکای خوب، آ اگر تو می آمدی امید و روشنایی در دل نمیمرد، کولی ماهی به دام نمیافتاد، نامهای هم در گلویم نمیماند، جدایی از سر بازوان همچون بالشتات تا به اندازه دم و بازدم من است، بیا دو چشم خاموشام را دوباره روشن ساز، دیدارگاهمان در دشت سبز شیفتگی، سر گاهنمای دلتنگی، بسته آغوشات را بگشای، مرا با نگاه گرم خود، با آواز زیبا و دلگشای خود، شیفته و با بازوان سپید و خوشبوی خود آماده شیفتگی کن، بیا ای ایشکای خوب، بیا).
منظومه ایشکا توسط انتشارات هاوژین به قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.
- يکشنبه 31 فروردين 1399-20:44
با درود به شما، جناب آقای گلستانی گرامی و ارجمند، کوشش شما در سرودن سرایش هایی سره به زبان مادری ستودنی ست و باید آن را ارج نهاد و امیدوارم که این راه پر رهرو باشد. استدلال شما و همفکرانتان در بیان چرایی اشتراک واژگان فراوان دو زبان مازنی و سنسکریت، این پرسش را به میان می آورد که اگر تشابه ما به سنسکریت تنها به خاطر داشتن نیای یکسان هست؛ پس چگونه زبان مازندرانی تا این اندازه به خویشاوند بسیار دورش همانند هست؟ چرا هیچ یک از زبان های فارسی باستان، میانه، دری، فارسی نوین، پهلوی و حتی زبان های محلی ایرانی همچون کردی، لری و غیره چنین همانندی و شباهت را به سنسکریت نشان نداده اند؟ مگر این زبان های بومی همانند زبان ما از زبان فارسی کهن زاده نشده اند؟ پس چرا این زبان ها واژه های سنسکریت ندارند؟ چرا فقط زبان شمالی ها در خود چندین واژه سنسکریت دارد؟ مگر می شود که من به پسرعموی پدربزرگم بیشتر از خود پدربزرگم به همان فرد شباهت داشته باشم؟ آیا نباید زبان فارسی باستان به سنسکریت بیشتر از زبان مازندرانی شباهت داشته باشد؛ چون نیای مشترک نزدیک تری دارند؟ پس چرا این اندازه واژگان سنسکریت که در زبان ما هست؛ در آن زبان ها نیست؟ اگر بود؛ در کتاب های کهن باید نشانی از این واژگان دیده می شد. مردم ما که پیوندهای شناخته شده ای با سنسکریت زبان ها نداشته اند که واژگانی را از زبان این مردم وام گرفته باشند؛ پس وام گیری منتفی ست. آیا یگانه دلیل آن اشتراک، ریشه داشتن زبان ما در زبان سنسکریت نیست؟ آیا انبوه نام روستاهای قلمرو مازندران باستان از شرق ساری تا واپسین روستاها در جنوب ساری به زبان سنسکریت و وجود خاندان های بریمانی، اندرامی و کاست کاردرها در روستای کولا در کنار بریمانی ها، نمایانگر تاریخ دگرسان این سرزمین و زبان متفاوت نام گذاران بومی این سرزمین نیست؟ آیا زمان آن نرسیده که هویت راستینمان را از هویت تحمیلی برساخته در فرایند ملت سازی پسا مشروطه بازشناسیم؟
- پنجشنبه 14 فروردين 1399-21:55
ایشکا را واژه کهن و ریشه دار اوستایی دانستن و استناد به این دیرینگی، دلیلی بر اصالت داشتن آن در زبان مازندرانی نیست. این استدلال شما بر این پایه استوار است که زبان مازندرانی یکی از شاخه های زبان پهلوی بوده که در گذر زمان و در پی جدایی جغرافیایی سخنورانش، به شکل امروزی آن دگرگون شده است. در حالیکه بسیاری از واژگان اصیل و نژاده زبان مادری ما با تلفظ و کاربردی بسیار نزدیک به اصل آن در زبان سنسکریت توسط درویشعلی کولاییان ریشه یابی و رمزگشایی شده اند که هرگز نه در زبان فارسی نوین، باستان و میانه و نه در هیچ یک از زبان های کهن ایرانی یافت نشده اند و تنها در زبان سنسکریت معنا و هویت یافته اند. خواندن کتاب ها و مقاله های ایشان را به شما پیشنهاد می کنم.
- دوشنبه 18 فروردين 1399-1:38
و سرانجام باید بگویم تا ایشکا را نخواندید با این باورمندی ۱۰۰% دیدگاه تان را بدین گونه مفرمایید چرا که نمی دانید ایشکا چیست و کیست .و زمانی می توانید داوش داشته باشید که ۱- ایشکا را خوانده باشید و دریافته باشید۲- زبان شناس باشید۳-برای درواخ کردن گفته هایتان تزده و گواهی درستی داشته باشید که دارای بُن مایه باشد.۴-تنها به فرهنگ نامه ی تبری و چندتا نوشته از مهربان درویشعلی کولاییان هم بسنده نکنید.و باز هم یادآور می شوم ایشکا را نیک بخوانید تا نیک دریابید!!!
پایان- شنبه 30 فروردين 1399-1:40
براوو
- دوشنبه 18 فروردين 1399-0:19
مهربان یوسفی ، نسک و نوشته های مهربان درویشعلی کولاییان را خواندم و بسیاری از زبان ها از آلمانی بگیر تا سانسکریت را خواندم و پژوهش های میدانی چندین ساله داشتم. مهربان کولاییان کوشش دارند تا زبان ما را نیک بشناسانند و اندیشه ی ایشان ستودنی است وانگهی ایشان نه خداوندگار واژه شناسی و زبان شناسی اند و نه گمانه های ایشان را می توان با هازِش ۱۰۰% گفت درست و نزدیک است .پیوند زبانی را هم در درازنای سده ها و هزاره ها باید نگریست به ویژه واژه های با ریشه ی هند و اروپایی. از این که با رویکرد شما رو به رو میشوم خرسندم ؛وانگهی امیدوارم که با دانش زبان شناسانه سخن گفته باشید.امیدوام که داوش شما درست و بی کم و کاست باشد . شاد و پایدار باشید
- دوشنبه 4 فروردين 1399-13:49
1- اسکیجه - معنای ثبت شده برای آن در فرهنگ پنج جلدی تبری سکسکه است .
در اینجا گویا از کتاب شعری که به این واژه موسوم شده است این پیا م نقل می شود : آب رفته بایدبه جوی بازگردانده شود ! در پاسخ باید گفت ، این آرزو مصداق امری محال است ، اما می شود فهمید این آب از کجا به چه مقدار و به کجا می رود و یا به کجا می رفته است ، فقط همین !!
2- تکو - به معنای کارگر نیست همانطور که کاربرد (تکو ها )به جای (کارگران ) غلط و نادرست است . تکو ، تحقیر آمیز است و در تداول عامه به یک نفر که کمک کار و کم سن وسال است گفته می شود .
3- واژه " ایشکا " واژه غریبی است . شاید از زبان مردم روستای ماچکه پشت این واژه شنیده شود که به احتمال دگرگون شده واژه مصطلح در زبان فارسی " عیشگاه " است . این که این واژه فارسی قدیم و در زبان پهلوی است حرفی بدون سند و نا درست به نظر می رسد .- سه شنبه 5 فروردين 1399-15:7
با درود . سپاس از شما. بایسته است یاداور شم که این واژه ، واژه ای من دراوردی و خودساخته نیست ونکه این واژه با همین چم در زبان اوستایی هستی دارد.افزون بر این ، استاد ملایری هم از این واژه این گونه می فرمایند:
واژه عشق هم ریشه در واژهی “ایشکا”ی اوستایی دارد و پارسی است. محمد حیدری ملایری در جستاری چگونگی این دگردیسی را به خوبی روشن کرده است.(ن.ک. درباره واژه عشق)
پساوند این واژه نیز واژه ویشکا به چم بیشه و جای سرسبز است که بر همین آهنگ است
درود جهان آفرین بر تو باد
خم چرخ گردان زمین تو باد