سوز سرما يا سوز گراني؟
يادداشت روزنامه محلي بشيرمازندران
چند شب پيش براي خريد از منزل خارج شدم، وقتي كه برگشتم خيلي سردم شده و از صورتم پیدا بود، و از این رو در خانه مطرح شد که، مردمِ بدون گاز و كم بضاعت با اين سوز سرما چه ميكنند؟
گفتم كه شما فقط سوز سرما را ميبينيد، سوزي كه دير يا زود تمام شدني است، ضمن اينكه همه مردم را دربرنميگيرد، اما در بيرون از خانه سوز ديگري است كه وحشتناكتر از سوز سرماست، و بخش اعظم مردم را تحت تأثير خود قرار ميدهد، گذرا و محدود به چند روز نيست، هرچه ميگذرد سوز آن بيشتر ميشود، و وسايل مردم براي حفاظت خود از اثرات زيانبار آن ناكارآمدتر و كمتر ميگردد.
اگر سوز سرماي كنوني پوست و حداکثر گوشت را اذيت ميكند، سوز گراني، تا مغز استخوان و از آنجا تا روح و روان نفوذ كرده و آن را نابود ميكند. اگر اين جبهه هواي سرد ناپايدار كه منشأ سوز سرماست از مناطق غربي و جنوبي وارد شده و پس از چند روز از مناطق مركزي و شرقي عبور ميكند و بر طرف می شود، جبهه گراني نه از خارج كه از مركز و به صورت پايدار سرزمين ايران را ميپوشاند و آن را از ساير مناطق همجوار خود متمايز ميكند.
از نوشتن اين يادداشت هيچگونه قصد سياسي ندارم، امثال من تورم سالهاي 1370 تا 1375 را كه بسيار بيشتر از اكنون بوده درك كرده و در همان زمان هم سعي نميكردم كه تورم را مستمسك سياسي قرار دهم، اما شرايط و گراني كنوني با آن زمان از چند جهت متفاوت است كه نميتوان در برابر آن ساكت نشست. بازي با كلمات و ارقام هم مشكلي از هزينههاي مردم را حل نميكند.
براي نمونه وقتي قيمت خريد برنج و كرهاي را كه آن شب خريدم با قيمت سال گذشته آن مقايسه كردم، ديدم كه برنج حدود 33 درصد و كره حدود 60 درصد و پودر هم در همين حدود (كه آن هم پيدا نميشود) گرانتر شده بود. شايد امثال من بتوانند اين وضع را تحمل كنند يا حداكثر اينكه مجبور شوند مقداري از مصرف خود را كم كنند، اما مردمي كه سطح مصرفشان در حداقل است، چگونه ميتوانند اين وضع را تحمل كنند؟
دو راه معقول براي تحمل و خنثي كردن گراني وجود دارد، يكي اينكه افزايش درآمد، بتواند جبران افزايش قيمت را بنمايد. راه ديگر اينكه به لحاظ عقيدتي و رواني، مشكلات و ناملايمات ناشي از گراني براي دسترسي به هدفي بزرگتر تحملپذير شود. راه دوم در دوران جنگ مشهود بود. فرض مردم اين بود كه ضرورتهاي جنگ موجب اين اوضاع است و لذا كاهش سطح درآمد براي آنان قابل تحمل بود. راه دوم هم طي سالهاي 1370 تا 1375 تا حدودي مشكل را قابل تحمل مينمود.
براي مثال شاخص حداقل دستمزدها از رقم 100 در سال 1369 به رقم 691 در سال 1375 رسيد (حدود 7 برابر شد) اما شاخص گراني در اين فاصله از رقم 100 به 460 بالغ شد كه نشان از جبران نسبي تورم مذكور با افزايش دستمزدهابرای طبقات پایین جامعه است. بعلاوه در هر دو مقطع مذكور درآمدهاي نفتي عمدتاً محدود بود و تصور ميرفت كه با بهبود درآمدهی نفتی وضع بهتر شود و خلاصه اوضاع گذرا ارزیابی می شد. اما اكنون با چه وضعي مواجه هستيم:
اول اينكه درآمدهاي نفتي كشور از زمان افزايش قيمت نفت يعني سال 1352 به اين سو نه تنها بينظير، بلكه غيرقابل باور است، پس چه تغيير ديگری ميتواند در اين عامل رخ دهد كه وضع را بهبود بخشد؟ عملاً هيچ اميدي به آينده نيست كه نااميدي هم هست. و هر روز بيش از روز قبل تورم و گراني تشديد ميشود و اميدي هم به بهبود وضع نميرود.
دوم اينكه به لحاظ رواني هم كسي آمادگي پذيرش گراني را ندارد، زيرا هيچ اتفاق خاصي براي پذيرش و تحملپذير كردن رواني و ذهني چنين وضعي رخ نداده است. بلكه برعكس همه انتظار بهبود شرايط را دارند، بويژه آنكه به آنان قول انقلاب اقتصادي و نيز آوردن نفت بر سر سفرههايشان داده شده است.
سوم اينكه به لحاظ مادي هم، سرعت افزايش گرانيها، بيش از افزايش حقوق و دستمزدهاست. آن طور كه اعلان شده است، درصد افزايش حداقل دستمزدها در سال جاري براي اولين بار (از سال 1369 به اين سو) شديداً كمتر از ميزان تورم خواهد بود یعنی سرعت افزایش دستمزد مزدبگیران کمتر از تورم شده است .
اين وضع را مقايسه كنيد با اتفاقاتي كه در عرضه كالا در حال رخ دادن است. ميترسم كمكم به زماني باز گرديم كه اجناس كمياب را به افراد آشنا بدهند و يا مثلاً همراه با فروش کره چند عدد پفك هم اجباري بفروشند.
بله تعجب نكنيد. همچنين جالب است كه بگويم فردا بعدازظهر براي رفع مشكلي كه در دستگاه خودپرداز يك بانك غير دولتي براي من پيش آمده بوده به آن بانک مراجعه كردم، ديدم رييس بانك در حال گفتگو با صاحب آن مغازه و دو نفر ديگر است و آن آقاي صاحب مغازه، دو نفر ديگر را به عنوان بنكدار محترم و معتبر و احتمالاً براي اخذ وام به آقاي رييس مذكور معرفي ميكرد (همه در محوطه بانك و جلوي پيشخوان ايستاده بودند) پس از خداحافظي گرم آنان ديدم كه دو كارتن بزرگ پودر لباسشويي هم در محوطه گذاشتهاند و آقاي رييس با كمك كارمند بانك آنها را به پشت پيشخوان منتقل كرد!! حالا به نظر شما سوز سرما بيشتر ميسوزاند يا سوز گراني و اینجور رفتارها؟
- پنجشنبه 4 بهمن 1386-0:0
با سلام و احترام
به استحضار می رسانم بسیاری از مشکلات شخصی مردم اعم از مشکلات اقتصادی ؛ درخواست وام ؛ اشتغال ؛ عمران و آبادی محل زندگی و ... ناشی از عدم برنامه ریزی مناسب در سیستم اقتصادی می باشد که رفع این مشکل اساسی از وظایف نمایندگان است. بنا براین مردم شریف از روی ناچاری به نمایندگان محترم متوسل می شوند . مگر همین نمایندگان در شعارهای انتخاباتی خویش رفع این مشکلات را مطرح نمی کردند . در بخش عمرانی نیز پیگیری نمایندگان نسبت به بودجه عمرانی که در مجلس تصویب نموده اند برای دقت و سرعت در اجرای پروژه های عمرانی که باعث توسعه اقتصادی و اجتماعی می شوند بسیار مهم است . توصیه می نمایم نمایندگان محترم علاوه بر کار در مجلس در کنار مردم و سنگ صبور آنان و پیگیر رفع مشکلات شخصی مردم نیز باشند و انشاءا... خداوند نیز توفیق خواهد داد . کارهای شخصی کسی که به نماینده خویش رای داده آفت نیست ؛ برکت کار نماینده است چون رضایت مردم رضایت خداوند را در پی دارد . این کار بستگی به توانمندی و روحیه بالای نمایندگان محترم دارد .
با تشکر - جعفر قربانپور
کاندیدای فرهنگی مستقل شهرستان ساری و کارشناس ارشد امور اجتماعی مجلس شورای اسلامی دوره ششم - پنجشنبه 4 بهمن 1386-0:0
با احترام به همه کاندیداهای محترم مجلس هشتم شهرستان ساری
مشارکت در فعالیتهای انتخاباتی بعنوان ایجاد زمینه حضور حداکثری مردم شریف زمینه ای برای عظمت و اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی در جهان است . انشاءا... خداوند به همه کاندیداها که در این کار خیر پیشقدم شده اند توفیق عنایت فرماید . دلایل شخصی را نمی توان به همه کاندیداها و کل جریان انتخابات نسبت داد زیرا انتخابات بزرگترین زمینه حضور و همکاری مردم با نظام مقدس اسلامی ایران است . البته مردم شریف همیشه نسبت به کاندیداهای با صداقت و مردمی علاقه مند بوده اند . امیدوارم با همدلی و اتحاد برای سربلندی میهن عزیز اسلامی و خدمت صادقانه به مردم شریف و شهیدپرور انتخابات پرشوری برگزار نماییم . مردم و نظام از هم جدا نیستند . حضور میلیونی مردم در همه انتخاباتها نشانه این مدعاست . همه تلاشها برای پیشرفت و آبادانی و رفاه مردم و کشور معنا دارد . بنابراین در سایه همدلی و صداقت و تلاش می توان به توسعه دست یافت . هر ملتی که با تلاش خستگی ناپذیر برای خدمت به میهن خویش راه پیمود ؛ موفق گشت . ما هم می توانیم ..." خدا خیرتان دهد - با تشکر - جعفر قربانپور کاندیدای فرهنگی مستقل مجلس هشتم شهرستان ساری و کارشناس ارشد امور اجتماعی مجلس شورای اسلامی دوره ششم - چهارشنبه 3 بهمن 1386-0:0
دوستان عزیز خواستم بگم که در ساری هم دیروز خیلی ها تب کردند بعضی بحق و بعضی هم به ناحق شجاعی بخاطر موضوعی بیخود و ساختگی با اسرار فرماندار که سماجت کرد باید رد بشه حالا که یک جوان اصولگرا مردم دوست و مردم پسند دارای تحصیلات عالیه و سابقه کار اجرایی خوب یه عده کاسه داغ تر از آش اومدن فرمانداری گفتن ما صاحبان انقلابیم اما سن شون قد نمیده گفتن شجاعی نباشه اونی که ما میگیم باشه ، نمیدانم چرا و بقیه هم مثل شیخ مفید که دارای پرونده تبعید به استانهای دیگه اش محرز بود و حسین زادگان که مشارکتی بود و عشوری هم خوب سابقه اش معلومه اما بهش قول دادند که معاون سیاسی استانداری گیلانش میکنند تو این میان خطر از سر شجاعی گذشت و دست سیاسیون تازه به دوران رسیده ها روشد تبش هم تمام شد سرحال و قبراق پیش بسوی صندلی فریاد میره
- چهارشنبه 3 بهمن 1386-0:0
من نمیخواهم طرفداری کنم ولی واقعا در بین این کاندیداها ایااز دکترسید رمضان شجاعی بالاتر کسی هست یا نه ؟ او یک نماینده ملی است که هم برای استان مفید است و هم برای ساری چرا که او می تواند از ظرفیت های دولت بیشترین استفاده را ببرد.
- چهارشنبه 3 بهمن 1386-0:0
با احترام به همه کاندیداهای محترم مجلس هشتم شهرستان ساری
خدمت به مردم را از رفتار خود شروع کنید ؟ با کمک به دولت در این بحران قطع گاز و مشکلات زندگی مردمی که توقع دارید به شما رای بدهند :
پیشنهاد می نمایم این هزینه های غیر ضروری انتخابات را برای کمک به دانش آموزان محروم و مدرسه سازی یا برای درمانگاه ترک اعتیاد جوانان عزیز در بهزیستی و یا انجمنهای خیریه ؛ تالاسمی ؛ سرطان ؛ دیابت و یا به هموطنان محروم کمیته امداد و بهزیستی در این زمستان سرد و بدون گاز همراه با گرانی مایحتاج زندگی هدیه نمایید تا خداوند سبحان به کار شما برکت عنایت نماید و انشاءا... محبت شما را در دل مردم شکوفا کند . رای را از قلبهای مهربان مردم بگیرید نه با تبلیغات پر هزینه و ....
"... مردمی که چین پوستینشان ؛ مردمی که رنگ روی آستینشان ؛ مردمی که نام هایشان ؛ جلد کهنه شناسنامه هایشان ؛ درد می کند (زنده یاد قیصرامین پور) " خدا خیرتان دهد - با تشکر - جعفر قربانپور کاندیدای فرهنگی مستقل مجلس هشتم شهرستان ساری و کارشناس ارشد امور اجتماعی مجلس شورای اسلامی دوره ششم - سه شنبه 2 بهمن 1386-0:0
رعيت تائيد صلاحيت شد
متن كامل در http://khabar8.blogfa.com